هر سیاهچادر، از چند تخته تشکیل میشود و هر تخته، نواری بافتهشده از موی بز سیاه است. در حقیقت، تخته تکهای از سیاهچادر است. پس از این که مردان موی بزها را میبرند و کوتاه میکنند، زنان موها را در هم تابیده و پس از ریسندگی، آنها را به نخ تبدیل کرده و پس از آمادهشدن نخ، آن را دولا میکنند و بسته به موارد استفاده و نیاز در روی زمین به درازای دلخواه چلهکشی میکنند و شروع به بافتن تختهها میکنند.
عشایر خراسان شمالی با 5هزار خانوار عشایری و ۳۰هزار نفر جمعیت در قالب دو ایل و ۳۸ طایفه در قشلاق و ییلاق این منطقه زندگی میکنند و بیش از ۹۰۰هزار رأس دام در اختیار دارند که همهساله با آغاز فصل سرما پس از یک دوره هفتماهه، مراتع ییلاقی (مناطق خوشآبوهوای دامنه کوههای شاهجهان، گلیل و سرانی شیروان، ارتفاعات فاروج، سالوک و آلاداغ) را بهسوی مناطق قشلاقی (مراوهتپه در استان گلستان، مانه وسملقان و بخشی از راز و جرگلان، جاجرم و کالیمانی و میاندشت اسفراین) ترک میکنند.
ایل راههای خراسان شمالی از سه ایل راه اصلی تشکیل شده که ایل راه شمالی آن شامل مسیر شمال شهرستانهای قوچان، فاروج، شیروان، گیفان، راز و جرگان و مراوهتپه است.
ایل راه جنوبی در مسیر جنوب شهرستانهای قوچان، فاروج، شیروان، اسفراین، جنوب بجنورد، قوری میدان و مراوهتپه است
ایل راه میانی از قوچان تا مانهوسملقان در اطراف رودخانه اترک و کالیمانی و مراوهتپه است.
عشایر به علت زندگی متحرک ناگزیرند در سیاهچادر زندگی کنند. سیاهچادر نوعی مسکن متحرک و سنتی است که مختص عشایر کوچ رو است. استفاده از سیاهچادر بهخاطر آسایش و در امان بودن از سرما و گرمای طبیعت و محافظت از ابزارآلات زندگی در کوچنشینان برپا میشود.
سیاهچادرها معمولاً بهصورت انفرادی و یا چندتایی و در دامنه بلندیها بهنحویکه از بادوباران در امان باشند، بر پا میشوند.
بافت سیاهچادر:
از دیرباز بافت سیاهچادر در میان عشایر این استان مرسوم بوده است.
سیاهچادرها همواره از موی بز بافته میشوند و استفاده از موی بز به چند دلیل مهم است:
۱- هر خانواده عشایری، در بین دامهای خود، معمولاً بین ۲۰ تا ۵۰ رأس بز دارد و به همین دلیل موی بز همیشه در دسترس است و بدون صرف هیچ هزینهای، ماده اولیه فراهم میشود.
۲- دوم آن که موی بز خاصیت بسیار مطلوبی در مقابل رطوبت و حفظ آب دارد و به دلیل داشتن مقداری چربی، آب از جداره آن نفوذ نمیکند.
۳- خاصیت سوم موی بز این است که بر خلاف سایر مواد موجود در طبیعت، در اثر گرما، منقبض و در مقابل سرما، منبسط میشود. این خاصیت باعث میشود که در تابستان و هوای گرم، تارهایی که از موی بز بافته شدهاند، منقبض و درزهای بین سیاهچادر باز شده و هوا داخل فضای چادر جریان مییابد و محل زندگی و استراحتشان را خنک میکند. در فصل زمستان و هوای سرد، به دلیل انبساط موی بز، راههای نفوذ هوا بسته شده و از ورود هوای سرد و باران و برف به داخل چادر جلوگیری میکند. هم چنین بعضی از خانوادهها، جداره خارجی سیاهچادرشان را با روغن حیوانی چرب میکنند، تا قدرت مقاومت در برابر رطوبت و دفع آب افزایش یابد. دلیل بعدی استفاده از موی بز خاصیت سبک بودن آن است و نسبت به چادرهای برزنتی، جمعآوری و حملونقل آن راحتتر است.
مراحل بافت
ابتدا موی بز را بهوسیله قیچی مخصوصی به نام «هَورینگ» (( horyng)) چیده و از بدن حیوان جدا میکنند اغلب موی بزهای سیاهرنگ مورداستفاده قرار میدهند تا اسم سیاهچادر هماهنگی خاصی داشته باشد و سپس آن را تمیز کرده و کرک را از آن جدا میکنند. علت جداکردن کرک بز از مو آن است که کرک را، آفت بید از بین میبرد و هرگاه در بافت سیاهچادر وجود داشته باشد در اثر بیدزدگی قسمتهایی در تاروپود که کرک داشته باشند، باعث ازهمگسیختگی بافت همان قسمت خواهد شد و ایجاد شکاف میکند. درصورتیکه موی بز از بیدزدگی مصون مانده و سالها دوام خواهد داشت. موی بز جدا شده را در ظرف بزرگی که پر از محلول آب ولرم است خیس میدهند و پس از دو روز ماندگاری آن را از آب جدا کرده و پس از خشک نمودن آن را بهوسیله چوبدستی نازکی (ترکه) نام دارد حلاجی میدهند پس از حلاجی و تمیزکردن موی بز را تبدیل به نخ میکنند و پس از اینکه نخ آماده گردید بهوسیله ابزار دیگری (دوچ) نام دارد نخها را میتابانند تا از محکمی بیشتری برخوردار شود بهطوریکه به حالت الیاف در آیند. حالا نخهای آماده را در پهنای یکمتری به عرض دلخواه در زمینی صاف بهوسیله چهارچوب موازی متصل میسازند.
هر سیاهچادر، از چند تخته (تکه یا نوار) تشکیل میشود و هر تخته، نواری بافته شده از موی بز سیاه است. هر تخته بین ۴۰ تا ۶۰ سانتیمتر عرض دارد و طول آن باتوجهبه اندازه چادر و تعداد افرادی که در آن زندگی میکنند، بین ۶ تا ۱۵ متر متغیر است. زنان عشایر، تختهها را که به شکل یک نوار بافته شدهاند را بهوسیله دستگاههای سنتی و سادهای که توسط مردان درست میشود، در محل زندگی خود میبافند و پس از بافتن، آنها را از دو طرف به هم میدوزند تا کمکم به شکل سیاهچادر درآید.
نوع بافت: بافت سیاهچادر یک بافت ساده و بهصورت زیروروی تارها است.
برای برپاکردن سیاهچادر چوبهای بلندی به قطر ۱۰ الی ۱۵ سانتیمتر و بلندی ۲٫۵ الی ۳ متر که تیرک یا پایه نامیده میشود برافراشته میسازد و در انتهای هر بند از چادر بهوسیله مخهای چوبی که از درختان وحشی کوهستان تهیه شده است از زمین محکم میسازد اغلب از چوبهای درختان ارژن استفاده میشود بهخاطر انعطافپذیری این نوع چوب پس از برافراشته شدن چادر تیرکی حدوداً ۱۰ سانتیمتر از تیرکهای دیگر را در وسط چادر در تختهای مستطیل شکل که وسط آن سوراخ است افراشته میسازند که این تیرک وسط بام را در زبان عامیانه (کربه) مینامند.
تمامی مراحل بافت سیاهچادر، بر عهده زنان است و مردان هیچگونه دخالتی در آن ندارند. دختران کوچک و نوجوان نیز، مادران خود را در کار بافتن یاری میدهند و این فرصتی مناسب برای یادگیری و آموختن فنون بافت سیاهچادر توسط مادران است. معمولاً زنان، برای بافتن سیاهچادر، بهصورت دستهجمعی کار میکنند تا کار بافتن، سریعتر به پایان برسد. وظیفه مردان در بریدن موی بزها و هم چنین تهیه ابزار و لوازم و فراهم نمودن کارگاه و نیز کمک به زنان در دوختن و متصل کردن لتها به یکدیگر است.
سیاهچادرها، معمولاً عاری از هر نقش و نگارهای هستند و بهصورت سیاه یکپارچه و ساده بافته میشوند و بهندرت بافتهای به رنگ سفید دارند. پشم را قبل از رشتن مومزدایی میکنند تا عایقی برای رطوبت باشد و از نفوذ آب به درون چادر جلوگیری شود. سیاهچادر معمولاً نقش خودمصرفی دارد و از موی بز بافته میشود.
انتهای پیام/